شب یلدای چهار نفره ما بود ... ما دو تا میوه خاص توی خونه امون داشتیم دو تا میوه ی عشق دردونه دخترم قشنگترین من دخترک پاییزی من من برای لبخند تو جانم را میدهم فقط بخند عشقم ...
قند عسلی مامان مامان بابا فدای تو امروز با بابایی دوتایی شما خوشگلم رو بردیم حمام عشق میکردی بابا سرت رو میشست تپلی مامان بعد اینکه شستم و لای حوله گزاشتمت جیش کردی و دوباره مجبور شدیم آب بکشیم قربون چشمای نازت بشم من
سلام عزیز دل مامانی امروز شما واکسن زدی قد شما ۵۸ سانتی متر وزن شما ۵۸۰۰ بود خوشگل مامان شما اخیرا شبا بیداری و روز میخوابی و با وجود کلاس های آنلاین داداش یاسین رسما پدر مامان بابا داره در میاد ...